جدول جو
جدول جو

معنی ورجول زدن - جستجوی لغت در جدول جو

ورجول زدن
(فَ گُ دَ)
ورجلا زدن. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ورجلا زدن شود
لغت نامه دهخدا
ورجول زدن
بیرون جستن (از دام ورطه لجنزار باتلاق) :) خواست نیفتاد به دام بلا خیزد و زان ورطه زند ورجلا. (ایرج میرزا)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ورجلا زدن
تصویر ورجلا زدن
داد و فریاد و جنجال راه انداختن
جهیدن و بیرون جستن از دام، برای مثال خواست نیفتاده به دام بلا / خیزد و زآن ورطه زند ورجلا (ایرج میرزا - ۱۱۱)
فرهنگ فارسی عمید
(وَ ضَ)
در تداول زنان و کودکان، با ناخن های دست خراشیدن یا ریش کردن روی یا تن کسی را. با نوک ناخن ها خستن خواستن: گربه پنجول زد
لغت نامه دهخدا
(فَ کَ دَ)
بیرون جستن. (از دام، ورطه، لجنزار، باتلاق) :
خواست نیفتاده به دام بلا
خیزد و زآن ورطه زند ورجلا.
ایرج میرزا
لغت نامه دهخدا
(فُ جَ دَ)
کنایه از گریختن باشد از ترس جان. (برهان) (آنندراج). ورمال کردن. ورمالیدن. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(فُ خُ تَ)
در تداول، غرزدن، گریه کردن شدید کودک نوزاد. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(فُ تَ)
در تداول، متصل. پیاپی. پی درپی. پشت سرهم. یک ریز. یک بند
لغت نامه دهخدا
تصویری از پنجول زدن
تصویر پنجول زدن
با ناخنهای دست روی یا تن کسی را خراشیدن: گربه پنجول زد
فرهنگ لغت هوشیار
بیرون جستن (از دام ورطه لجنزار باتلاق) :) خواست نیفتاد به دام بلا خیزد و زان ورطه زند ورجلا. (ایرج میرزا)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورمال زدن
تصویر ورمال زدن
گریختن (از ترس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
پرسه زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورور زدن
تصویر ورور زدن
غرزدن، گریه کردن شدید کودک نوزاد
فرهنگ لغت هوشیار
وول خوردن: مردم... درجاده های مخصوص بخودشان مانند مورچه بدون اراده در هم وول میزدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورسو زدن
تصویر ورسو زدن
((وَ. زَ دَ))
پرسه زدن
فرهنگ فارسی معین